یادداشت ها

یادداشت دکتر فردین احمدی درباره محمد کاسبی هنرمند تئاتر ، سینما و تلویزیون

خوش‌ رکاب رفت، اما هنوز در جاده دل‌هاست

 

نویسنده: دکتر فردین احمدی؛ مدیر مسئول انتشارات بین المللی حوزه مشق

 

 

مرگ، همیشه با خود اندوهی غریب می‌آورد. اما گاه، رفتنِ یک انسان، نه فقط فقدان یک تن، که خاموشیِ یک فصل از تاریخِ فرهنگ این سرزمین است. محمد کاسبی، بازیگر متین و خوش‌سیرت سینما و تلویزیون ایران، رفت. اما نه تنها از صحنه زندگی، که از دل‌های ما نرفت. او کسی بود که بازی نمی‌کرد، بلکه زندگی را با تمام معنا و شکوهش به قاب تصویر می‌آورد.

او صدایی نداشت که فقط بشنویم؛ صدایش طنین صداقت بود. او چهره‌ای نداشت که فقط ببینیم؛ چهره‌اش آیینه‌ای از وقار و اصالت مرد ایرانی بود. محمد کاسبی از آن دست هنرمندانی بود که اگر نقش نمی‌داشت هم، حضورش صحنه را معنا می‌کرد. بازیگر نبود، جان بود. حنجره‌ای پر از شرافت، نگاهی سرشار از حقیقت، و قدم‌هایی که خاک صحنه را محترم می‌کرد.

در روزگاری که بازیگری گاه به جلوه‌فروشی و نمایش‌های تهی بدل شده، محمد کاسبی همچون درختی تناور، ساکت و استوار، در قاب‌ها ایستاد و ریشه زد. مخاطب نمی‌دانست چرا این‌قدر به او احساس نزدیکی می‌کند؛ اما راز این نزدیکی، همانی بود که در عمق نگاهش می‌درخشید: صداقت.

خاطرات ما از محمد کاسبی، ترکیبی است از مهربانی و صلابت. از سریال‌های خاطره‌انگیز تلویزیونی تا فیلم‌هایی که با بودنِ او وزنی دیگر یافتند. چه کسی می‌تواند نقش‌های ساده اما عمیق او را از یاد ببرد؟ نقش‌هایی که اغلب بی‌ادعا بودند، اما طنین‌شان تا عمق دل می‌نشست.

محمد کاسبی نه تنها بازیگر بود، بلکه یک معلم اخلاق، یک الگوی هنرمند بی‌هیاهو و بی‌ادعا بود. او هرگز اسیر شهرت نشد. هرگز خود را بزرگ‌تر از نقش ندید. با خاکی‌ترین رفتارها، بزرگ‌ترین نقش‌ها را آفرید.

دست‌های او، ساده بودند اما مملو از سخاوت. صدایش آرام بود اما پرطنین. چشم‌هایش آرامش داشت، و رفتارش نشان از تربیتی ناب و درونی پخته. او بازیگری بود که بیشتر از آن‌که بازی کند، زندگی را روایت می‌کرد. انگار از دل مردم برآمده بود و باز به دل مردم بازمی‌گشت.

در روزگار غلبه زرق و برق و حاشیه، محمد کاسبی، ستون صبر و سکوت بود. در دل هیاهو، صدای او آرام‌بخش بود. در میانه بازار نمایش، او تئاتر درون را بازی می‌کرد؛ بازی با دل، با وجدان، با حقیقت.

رفتنش، برای ما یک سوگ ساده نیست. محمد کاسبی از آن چهره‌هایی‌ست که رفتنش، چیزی از ریشه‌های فرهنگی ما را تکان می‌دهد. نسل ما با او خندید، گریست، آموخت، و قد کشید. اکنون با رفتنش، حس می‌کنیم بخشی از آن دوران طلایی، برای همیشه به آلبوم خاطرات پیوست.

هنرمندانی چون محمد کاسبی، تنها بر پرده سینما یا قاب تلویزیون زنده نیستند. آنان در واگویه‌های جمعی ما، در واژه‌های پرمهر مادران هنگام تماشای سریال‌ها، در لبخندهای پدران هنگام مرور خاطرات کودکی فرزندان‌شان، زنده‌اند. او، از آن جنس هنرمندانی بود که مردم ایران، صمیمانه دوستش داشتند. نه به‌خاطر شهرت، بلکه به‌خاطر شباهتش به خودشان. به آن پدر شریف، آن همسایه آرام، آن معلم نجیب و آن رهگذر خوش‌رو.

حالا صحنه، یکی از ستون‌هایش را از دست داده. اما صحنه هنوز بوی نفس او را می‌دهد. قاب‌ها هنوز گرمای حضور او را دارند. و ما، هر وقت بخواهیم به زندگیِ صادقانه بازگردیم، کافی‌ست نگاهی به کارنامه هنری‌اش بیندازیم. او رفت، اما آموزشش ماند. او خاموش شد، اما روشنایی‌اش باقی‌ست.

ای بازیگر مهربان، آرام بخواب! تو در حافظه جمعی یک ملت جاودانه‌ای. صحنه، دل‌تنگ صدای توست. نگاه تو، تا همیشه در خاطره تصویرها جاری‌ست. خاک، آرامت کند. ما، هرگز فراموشت نخواهیم کرد.

به احترامِ تمام نقش‌هایی که زندگی بودند…

به احترام تو، که خودِ زندگی بودی…

28 بازدید
Author Image
فردین احمدی

فردین احمدی دکتری فلسفه تعلیم وتربیت و برنامه ریزی و دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث از دیار استان زنجان و در استان تهران دوران کودکی و نوجوانی را سپری و درحال حاضر در شهر کرج زندگی می کند. ایشان معلم دانشگاه و کارمند آموزش و پرورش می باشد. یکی از موفق ترین کار آفرینان جوان در عرصه فرهنگ و هنر است.فعال رسانه از دیگر فعالیت های ایشان است که طی این سالها یادداشت ها و مطالب متعددی در رسانه های معتبر منتشر شده است. کتب و مقالات قابل توجهی از ایشان به انتشار رسیده است. در حال حاضر جوانترین ناشر کشور ایران و یکی از موفق ترین مدیران نشر در کشور ایران یعنی انتشارات بین المللی حوزه مشق می باشد.

One thought on “یادداشت دکتر فردین احمدی درباره محمد کاسبی هنرمند تئاتر ، سینما و تلویزیون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *